
بیانیهی تحلیلی جمعی از دموکراسیخواهان آذربایجان
مورخ : ٢۶ فروردین ١۴٠۴
بخشی از متن بیانیه دموکراسی خواهان آذربایجان با بیش از هزار امضا که فعالین شناخته شده بسیاری آنرا امضاء کرده اند:
...از همان روزهای نخستین پیروزی پزشکیان، جریانهایی که با ایدهی عدالت، تمرکززدایی و توسعهی متوازن و منطقهای سرِ ناسازگاری دارند، پروژهای تمامعیار برای بیاعتبارسازی دولت را آغاز کردهاند. پزشکیان در این روایت، نه یک سیاستمدار منتخب، که حامل «خطر قومگرایی» و عاملی علیه «وحدت ملی» معرفی میشود؛ حال آنکه آنچه او به زبان آورده، صرفاً یادآوری اصول فراموششدهی قانون اساسی و حقوقی است که چندین دهه معوق مانده است.
هدف واقعی این هجمهها، نه فقط شخص رئیسجمهور، بلکه عاملیت سیاسی و تاریخی مردمان پیرامونی ایران است؛ همانهایی که در یکی از سردترین مقاطع حیات سیاسی کشور، تصمیم گرفتند به جای انفعال، بیتفاوتی یا براندازی، مشارکتی حداقلی اما معنادار را رقم بزنند. آنان که در برابر وضعیت خطرناک «تعلیق سیاست» ایستادند و نشان دادند که هنوز هم میتوان از دل ساختار رسمی قدرت، دریچهای هرچند کوچک برای شنیدن صداهایی متفاوت گشود.
آخرین دست از این اقدامات بیانیهای است 800 امضایی که در پناهِ گفتمان هژمونیک و مسلط، به خشونت معرفشناسانه علیه موجودیت فرهنگی و زبانی مردمان غیرفارس متوسل میشود. هرچند که بیانیهی مهم 223 نفر از اساتید دانشگاههای تبریز برای اجرای عدالت زبانی و آموزش زبان مادری از مدارس تا دانشگاه که اخیراً صادر شد نشان از آن دارد که دانش معطوف به قدرت این جریانهای تمامیتخواه هم اعتبار خود را از دست داده است.
رویکرد محوری بیانیه بازتولید ترس است؛ ترسی از تکثر، تفاوت، و اینکه ایران را بتوان نه تکصدا و تکچهره، که چندصدایی و چندریشه فهمید. از نگاه ما ترس پراکنی پیرامون زبانهای غیرفارسی نوعی فرافکنی برای تثبیت انحصار فرهنگی و زبانی موجود است؛ نه از سر دغدغهای راستین برای زبان فارسی یا همبستگی ملی. به همین بهانه نویسندگان بیانیه در لایههای پنهان این متن، خواستار نظمی سختگیرانهتر در سیاستهای فرهنگی ایران شدهاند.
از اینرو مایلیم تا عموم روشنفکران و فعالان سیاسی واقعی دموکراسیخواه ایران را فراخوانیم تا در مقابل تحرکات جریانهای ترکستیز و غیرفارسستیز سکوت نکنند و اجازه ندهند دفاع از کثرت فرهنگی، در زرورق اتهام «تجزیهطلبی» پیچیده شود...