
آردینی اوخو - ادامه
«اورمو گؤلو جان وئریر...!»
مرگ نه چندان دور دریاچه اورمیه و فاجعه ای دهشتناک که نزدیک است!
حسن راشدی 20 تیر 1401
این جمله تنها یک شعار نیست، واقعیتی انکار ناپذیر و بسیار هم وحشتناک است!
با مرگ دریاچه اورمیه که نفسهای آخر خودرا میکشد نزدیک به 10 میلیون و در خوش بینانهترین آن حداقل 5 میلیون انسان باید راهی کویر مرکزی و خشک ایران شوند!
آنچنانکه سایت تابناک نوشت : «...حالا باید آرام آرام به این فکر باشند که چگونه می توان جمعیتی بالغ بر 5 میلیون نفر را از مناطق شمال غرب کشور به فلات خشک مرکزی منتقل و ادامه حیاتشان را تضمین کرد؛ جمعیتی که با خشک شدن دریاچه ارومیه دیگر قادر نیستند در زادگاه آبا و اجدادی خود زندگی کنند.»[i]
یعنی مردم اورمیه که در بهار و تابستان، روزهای جمعه و تعطیل خودرا در باغهای اطراف شهر میگذراندند و مردم تبریز وقت اضافی خودرا در فضای با صفای «ائل گؤلی» و بلندیهای «عینالی» صرف میکردند، بعد از خشک شدن دریاچه اورمیه، اگر شانس زنده ماندن از بیماریهای مختلف تنفسی و جلدی داشته باشند باید این روزها را با شنهای روان کویرهای مرکزی ایران سر کنند!
چه سرنوشت شومی...؟!
پانفارسیسم و چگونگی پایه گذاری آن در ایران ؟
حسن راشدی: خرداد 1400
شاید بتوان گفت ترکان ایران پس از سقوط دولت قاجار و حاکمیت یافتن خاندان پهلوی بر ایران بیشترین ظلم و ستم را از طرف این خاندان و طرفدارانش بر خود دیده است؛ چرا که سلاطین ترک پس از خلافت اسلامی تا پایان حکومت قاجار و ۱۰۰۰ سال مستمر و بدون فاصله حاکمیت ایران و بسیاری از کشورهای همجوار کنونی را در طول ده قرن گذشته بر عهده داشتند و نام ترک در کتابهای تاریخ و در دیوان شعرای فارسی گوی مترادف با علم ، حکمت ، هنر، شجاعت، صداقت، یکرنگی، زیبایی، درخشندگی ، ملاحت، پاکی، زلالی ، فتح ، پیروزی و به صورت کلی مترادف و هممعنا با واژههای مثبت و افتخار آمیز بوده است؛ در حالی که بعد از کودتای رضا خان و افتادن حاکمیت ایران به دست وی آنچنان تبلیغ بر علیه ترک و ترکان شدت گرفت که درست بر عکس آنچه در کتابهای تاریخ و دیوانهای شعرای فارسی گوی ده قرن بعد از اسلام درج شده بود ، کلمه ترک بار منفی و تحقیرآمیز به خود گرفت تا جایی که فرزندان خانواده های آذربایجانی و دیگر خانواده های تُرک، در شهرهای فارس نشین از ترک نامیدن خود احساس حقارت و کوچکی می کردند!
از زمان به حاکمیت رسیدن رضاخان که با کودتای نظامی صورت گرفت و عملا به حکومت قاجاریان پایان داده شد ، تبلیغ بر علیه ترک و ترکان شروع و هر سال شدت بیشتری گرفت ؛ در اصل با سقوط دولت قاجار، به حاکمیت مستمر و هزار ساله ترکان بر ایران خاتمه داده شد !
سقوط دولت قاجار به دست دیکتاتور بیسوادی که با حمایت انگلیس و نماینده او اردشیر جی رپورتر به رضاخان میرپنج تبدیل شده بود و اکنون سودای حکمرانی بر کل ایران را داشت باید به شکلی افکار عمومی جامعه آنروز را قانع میکرد .
طبیعی است برای نیل به این هدف در درجه اول نالایق نشان دادن سلطان ساقط شده و دیگر اعضاء خاندان قاجار باید مقدمه ای باشد برای تغییر حکومت. در مرحله بعد تغییر حافظه تاریخی مردم از اهمیت ویژه ای برخوردار بود، زیرا مردم ایران چه تُرک و فارس و دیگر میلیّتها، حاکمیت قدرتمند و هزار ساله ترکان بر ایران را در حافظه تاریخی خود داشتند و اگر سلطان و حاکمی هم در اداره کشور نالایق و ضعیف بود فرد دیگری از همان خاندان و سلاله ترُک اداره کشور را بر دست میگرفت و این تسلسل حاکمیت از زمان سلاطین غزنوی، سلجوقی، خوارزمشاهی گرفته تا صفوی ، افشار و قاجار ادامه داشت .
پان ایرانیستها در آرزوی سوختن بازار و رسیدن به دستمال!
حسن راشدی: جمعه 16 مهر 1400
مثلی در بین ترکهای آذربایجان معروف است که مردم هر شهری آنرا مناسب با نام بازار شهر خود بازگو میکند و ترجمه مفهومی آن به فارسی چنین است: « بازار پارچه فروشی شهر آتش گرفته و تماما بسوزد برایم مهم نیست، مهم، رسیدن به دستمالی از بازار سوخته برای من است!»
حال حکایت پان ایرانیستها حکایت همین مثل معروف مردم آذربایجان است.
امروزها موضوعی به غایت ساده و قانونی و گرفتن عوارض از تریلی و تانکرهای ورودی به حوضه جغرافیایی کشور جمهوری آذربایجان از طرف دولت آذربایجان مطرح است، که باعث شده ایران از این مسئله بر آشفته و اقدام به مانور نظامی در مرزهای آذربایجان کند.
حال چرا حل معادله به این سادگی منجر به قدرت نمایی نظامی ایران در کنار رود ارس میشود و پان ایرانیستها هم بر آتش این مسئله می دمند، مثل همان «سوختن بازار پارچه فروشها» و بدست آوردن تکه پارچه برای پان ایرانیستهاست!
برای پان ایرانیستها مهم نیست که به چه بهانه و دلیلی جنگی در منطقه صورت گیرد و عده کثیری از مردم بیگناه ایران و طرف مقابل در این جنگ کشته شوند و کشور ایران به روز فلاکت بار بیفتد؛ بلکه منطق آنها این است در صورت بروز جنگ بین ایران و کشور و یا کشورهای دیگر، جمهوری اسلامی دچار تزلزل و سقوط شده و نظام سلطنتی در ایران حاکم حواهد شد که در آرزوی آن هستند!
در جنگ دوم «قره باغ»در سال گذشته که بین جمهوری آذربایجان و ارمنستان اتفاق افتاد و آذربایجان برای بازگرداندن شهرها و 20% از سرزمین خود که سی سال در اشغال ارمنستان بود بپا خاست، پان ایرانیستها بدون پایبندی به قوانین بین المللی و بدون داشتن اندک دلیلی که بتواند حتی عده قلیلی را قانع کند،به حمایت از اشغالگری ارمنستان و دشمنی با آذربایجان پرداختند!
شکست سخت ارمنستان در این جنگ باعث سرخوردگی و تخقیر پان ایرانیستها شد که انتظار آنرا نداشتند.
ایکینجی قاراباغ ساواشی
یا
آذربایجان عسگرلرینین یازدیغی قهرمانلیق حماسهسی!
حسن راشدی: گونئی آذربایجان، 3 نوامبر 2021 (12 آبان 1400)
ایکینجی قاراباغ ساواشینین اصلی چاخماغی 2020 -جی ایل جولای (یون)آیینین اون ایکیسینده ائرمنستان طرفیندن چاخیلدی!
ائرمنستانین نظامی قوهلری آذربایجانین «تووز» منطقهسینی توپ و تانک آتشینه توتاراق آذربایجان قوهلرینه حمله ائتمیش، آذربایجان قوهلری ایسه اونلارین جاوابینی وئرمیشدیر.
بو چاتیشمادا آذربایجانین اوردو قوهسیندن ایلک گونده 3 و ایکینجی گونده 4 نفر، اوجمله دن ژنرال مایور پولاد هشیم اوف شهید اولموشدور!
ائرمنستان قوه لریده تلفات وئرمیشدیر آمما اونلارین اؤلنلرینین سایی ائرمنستان طرفیندن آچیقلانمامیشدیر.
« داغلیق قاراباغ » بؤلگهسیایله چوخ فاصلهسی اولان، یعنی آذربایجانین اشغال اولموش بؤلگهلریندن قیراق « تووز» منطقهسینه ائرمنستانین تجاوزو گؤستریردی ائرمنستان، اؤز تجاوزونو ساواش بؤلگهسی ساییلان «داغلیق قاراباغ» تورپاقلاریندان قیراق منطقهلره اؤزللیکله آذربایجانین گورجوستان طریقی ایله تورکیهیه گئدن انرژی قایناغی نفت و گاز اخراجاتینین لولهلرینی ( بورولارینی) و دمیر یولونو تخریب ائتمک فیکیرندهدیر!
ائرمنستانین بو تجاوزو آرخاسینجا تورکیهنین جمهور باشقانی رجب طیب اردوغان و اونون آردینجا تورکیه نین خارجی ایشلر ناظری مولود چاووش اوغلو، مدافعه ناظری حلوصی آکار و تورکیهنین دؤلت ایله موافق و مخالیف پارتی باشقانلاری او جملهدن دؤلت باغچهلی، کمال قیلیچدار اوغلو، مرال آکشنر و باشقالاری بیرلیکده آذربایجانا دستک اولدولار، بو آرادا یالنیز تورکیهده کورد پارتیسی آدی آلتیندا چالیشان آمما «پ ک ک » تروریستلرینه آرخا دوران HDP پارتیسی باشقانی بو دستهیه قوشولمادی!
ایران ایسه بو جریاندا ، ائرمنستان ایله آذربایحانین«قاراباغ» بؤلگهسی اوستونده اختلافلارینین اولدوقلارینا اشاره ائدهرک خبرلرینی تنظیم ائدیردی!
سانکی ایرانین، ائرمنستان طرفیندن آذربایجان تورپاقلارینین %20 اشغالیندان خبری یوخدور: « آذربایجانلا ائرمنستان آراسیندا اولان چاتیشما منطقهنین ضررینه دیر» دییه اشغالچی ائرمنستانی محکوم ائتمک یئرینه، آراچیلیق فیکرینه دوشموشدور!
زبان فارسی، زبان رسمی
و دولتی و زبان اجباری تحصیل است!
حسن راشدی: یکشنبه،
12 اردیبهشت 1400
حسن روحانی رئیس جمهوری، روز شنبه 11 اردیبهشت 1400 در آستانه « روز معلم» (دوازده اردیبهشتماه)، در دیدار با جمعی از معلمان کشور اظهار داشت:
« متاسفانه امروز بخشی از بدخواهان، هویت ملّی،زبان فارسی و مرجعیت آن را هدف قرار داده و سعی در ایجاد دوگانه کاذبی به نام زبان مادری و زبان رسمی و ملّی هستند و معلمان عزیز تنها کسانی هستند که میتوانند و باید این توطئه را خنثی کنند.»
جناب آقای روحانی!
زمانیکه در سال 1392 کاندیدای ریاست جمهوری بودید یکی از تبلیغات پر آب و تاب جنابعالی، اجرای اصل 15 قانون اساسی و فراهم آوردن امکان تحصیل به زبانهای غیر فارسی اقوام در مدارس در صورت انتخاب شدنتان بود؛ اینک بعد از گذشت هشت سال از آن زمان و پایان دوره ریاست جمهوری حضرتعالی، از «دوگانه کاذب» صحبت می کنید، آیا وجود زبانهای مادری غیر فارسی در ایران که جمعیتشان از گویشوران زبان فارسی هم بیشتر است و تنها تُرکان ایران 40% جمعیت کشور را تشکیل میدهند ولی حقّ تحصیل در حدّ ابتدایی هم به زبان خود در مدارس ندارند و از این تبعیض آشکار صدایشان بلند شده است « ایجاد دوگانه کاذب» است؟!
در همسایه شرقی و همزبان شما افغانستان، دو زبان « پشتو » و « دری» زبانهای رسمی و سرتاسری کشور است و بقیه زبانها هم در مناطقی که اکثریت جمعیت با گویشوران این زبانهاست در کنار زبان رسمی تدریس می شوند، در ایرانی که سکّان ریاست جمهوری و ریاست قوه مجریه آنرا شما به مدت هشت سال در اختیار داشتید و مدعی مدرن و پیشرفته بودن آنرا هم دارید چه؟!
آیا غیر فارس زبانان کشور، نباید حقّ تحصیل به زبان خود در حد ابتدایی هم در کنار زبان رسمی داشته باشند؟!
با گذشت بیش از چهل و دو سال از انقلاب اسلامی، چه گامی در جهت برآورده شدن این حق انسانی، طبیعی و ابتدایی غیر فارسها در ایران برداشته شده است، و شما چه کار مثبتی در این زمینه کردید؟!
اینک که صدای این قشر از جامعه از تبعیض بلند شده آنر « دوگانه کاذب» می نامید؟
دوگانه کاذب را کسانی چون آقای جواد طباطبایی ایجاد می کند که جنابعالی به ایشان جایزه دادید و اینک ایشان در کنار دخترشان که مشاور ریاست جمهوری آمریکا «جو بایدن» شده است در آمریکا به استراحت می پردازد که با تئوری « ایرانشهری»اش وجود زبانهای غیر فارسی و حقّ تحصیل آنها به زبان مادریشان را انکار و نارضایتی در جامعه را افزایش می دهد!
راهی که رفتیم درست بوده است،
گذر از تُرک چهل درصدی ایران ممکن نیست!
حسن راشدی : 20 حرداد 1400
دیگر چند روزی بیش به روز انتخاب رئیس جمهوری باقی نمانده است و امروزها هر کدام از کاندیداهای ریاست جمهوری، آخرین قدرت خودرا برای جذب رای دهندگان به کار میگیرند.
اگر آنچه را که در تایید و یا عدم تایید صلاحیتهای ثبت نام کنندگان برای نامزدی پست ریاست جمهوری گذشت به کناری بگذاریم که در این مورد دیگران سخن بسیار گفتهاند، در دو مناظره گذشته کاندیداهای ریاست جمهوری، نام بردن از ترکان و زبان ترکی و شعر خوانی به این زبان هر چند در حد یکی دو بیت کوتاه و یا منسوب کردن خود به این قشر و یا صحبت از دلجویی آنها و یا نقل حاطره ای از شهیدی منسوب به این قشر از جامعهای که در طول دو دوره ریاست جمهوری آقای روحانی با جمعیت اکثریت نسبی در تحصیل به زبان ترکی خود از حقوق اقلیت هم محروم بود و با تقویت تفکرات و نظریات ایرانشهری از طرف آقای روحانی، در حال مشاهده افراطگرایی با چاشنی پان ایرانیسم هم بود، بکار بردن جمله «...[در ایران] آذری زبان نداریم آنچه که هست در مناطق آذربایجانهای شرقی، غربی،اردبیل، همدان، زنجان، خراسان، اصفهان، شیراز حتی خوزستان و جاهای مختلف ترک زبانها هستند...» توسط یکی از کاندیداها، ترمینولوژی جدید منبعث از واقعیتهای موجود در کشور است که توسط دولتمردی که سودای ریاست جمهوری دارد و از تبار اصلاح طلبان هم است به کار برده میشود.
گرچه بکار گیری ترکیب « ترک زبان» هم باید جای خودرا به « ترک» بدهد، اما همینقدری که خطاب واژه « آذری » به «ترکان » ایران که بنمایه آن توسط « احمد کسروی» تئوریسین خاندان پهلوی برای آسیمیلاسیون و فارس سازی ترکان و دیگر ائتنیکها ریخته شد اکنون در حال احتضار است و ترکان آذربایجان و ساکنین دیگر مناطق ایران حداقل با نام واقعیشان در حال شناسایی هستند، نشان از تلاش و کوشش فعالین حرکت ملّی آذربایجان و دیگر ترکان ساکن در کلیه استانها و مناطق ایران به صورت مدنی در طول سی سال گذشته دارد که حداقل چهل درصد از جمعیت کشور را تشکیل میدهند و باید حقوق برابر با همکشوریهای فارس زبان در همه زمینه های اقتصادی، اجتماعی، هنری، ادبی، فرهنگی از جمله تحصیل به زبان مادری از ابتدایی تا پایان دانشگاه داشته باشند .
ترکیب جمعیتی – اتنیکی اورمیه در ۱۵۰ سال پیش
به استناد سالنامه تاریخی آمریکایی
تورکها نزدیک به ٩٢ درصد جمعیت شهر اورمیه
امروزها در کلاب هاوس گاهی صحبتهایی از طرف افراط گرایان کُرد در ترکیب جمعیتی شهر اورمیه از گذشته و اکنون و نام آذربایجان غربی می شود که نه تنها دلالت بر بیسوادی آنها می کند، بلکه گاهی مایه تعجب از تعصب کور آنها هم می شود!
این افراط گرایان اصرار بر « استان اورمیه» نامیدن « استان آذربایجان غربی » دارند بدون آنکه سندی بر ادعایشان داشته باشند، حال آنکه اگر نگوئیم از دو هزار سال پیش، حد اقل از صدها سال پیش شهر «اورمو - اورمی- ارمیه » یا « اورمیه» یکی از شهرهای آذربایجان تاریخی بوده و تعریف و توصیفهای زیادی از موقعیت این شهر و میوه ها، بخصوص از « انگورخلوقی، امرود پیغمبری و آلوی زرد»اش در تاریخ آمده است.
ما در اینجا فقط به یکی از این اسناد تاریخی اشاره کرده و به بررسی جمعیت اتنیکی اورمیه در 150 سال پیش که در کتاب دائره المعارف آمربکایی ثبت شده است می پردازیم .
انتظار از آذربایجان و ترکها برای ایجاد تحول در ایران![i]
حسن راشدی: 10 اردیبهشت 1400
اعتقاد عمومی در ایران بر این است که از نظر
سیاسی هر تغییر و تحولی بخواهد در ایران صورت گیرد بدون دخالت مردم آذربایجان و
ترکها، نتیجه ای نخواهد داد و بر همین اساس است وقتی اعتراضی در کشور صورت می
گیرد همه منتظرند ببینند مردم آذربایجان بخصوص مرکز آن تبریز،در این مسئله
چه عکس العملی از خود نشان می دهد!
رسیدن مردم به چنین اعتقادی تنها یک خیالپردازی ساده نیست بلکه
تجربه های گذشته بخصوص از زمان برقراری مشروطه به این سو نشان می دهد آذربایجان
علی الخصوص شهر تبریز مرکز اصلی قیامها و تحولات سیاسی در ایران بوده است.