ارمنستانین گؤردویو ایشلر قبول اولونمازدیر،عاغلینی باشینا توپلاسین. آذربایجان یالنیز دئییل!

چرا فارسهای افراطی، ترکان آذربایجان را تجریه طلب می نامند؟
حسن راشدی: 19 خرداد 1399
یکی از بهانه های شوونیستها بر تجزیه طلب نامیدن ترکان کشور و عصبانیت آنها از دست اکثر مردم آذربایجان و دیگر ترکهای ایران ، تمایل بیشتر این مردم به تماشای برنامه های کانالهای ماهواره ای تلویزیونی جمهوری آذربایجان و ترکیه و عدم تمایل آنها به تماشای برنامه های ماهواره ای تلویزیونهای فارسی زبان معروف به تلویزیونهای لوس آنجلسی است.
این قبیل افراد از اینکه بسیاری از ترکهای ایران بر عکس فارسها که مثلا سریالهای تلویزیونهای لوس آنجلسی را می بینند ، سریالهای کانالهای ترکیه را تماشا می کنند و مسابقات موسیقی عاشقهای آذربایجان را از کانالهای تلویزیون جمهوری آذربایجان دنبال می کنند عصبانی هستند و این نوع تمایل را گرایش به پان تورکیسم تعبیر می کنند ، غافل از اینکه برنامه های تلویزیونهای ترکیه به لحاظ کیفیت و نزدیکی زبان ، فولکلور و آداب و سنن آنها به ترکان آذربایجان و برنامه های تلویزیونی جمهوری آذربایجان به لحاظ مشترکات تباری ، زبانی ، فرهنگی ، تاریخی دینی و مذهبی و ارزشهای معنوی مشترک دیگر ، و از اینکه آنچیزی که برای مردم آذربایجان جنوبی عزیز و محترم است برای مردم آذربایجان شمالی هم عزیز و محترم است و مردم هر دو سوی آراز ( ارس ) دارای احساس مشترک در کلیه زمینه ها ی معنوی هستند
خوابی جدید برای پاره پاره کردن آذربایجان!
حسن راشدی : ۲۷ مرداد ۱۳۹۸
نماینده خوی آقای تقی کبیری بجای فعالیت مثبت در جهت رفاه حال مردم حوزه انتخابی خود، راه یافتن مجدد خود برای مجلس را در تکه پاره کردن آذربایجان یافته است!
به قول ما اردبیلیها: «قیصریه بازاری یانسین، منه بیر دستمال قالسین!»
از پاره پاره شدن آذربایجان چه کسی خیر و نفعی دیده و این عمل کدام آبادی و آبادانی برای مردم آذربایجان آورده که نماینده خوی در آرزوی آن است؟
سالها قبل از استان شدن اردبیل،ساده اندیشان این دیار تصور می کردند اگر اردبیل از استان آذربایجان شرقی به مرکز تبریز جدا و استان مستقلی شود، این استان تبدیل به استان گل و بلبل خواهد شد و مردمش در رفاه کامل زندگی خواهند کرد.
آیا آقای روحانی رئیس جمهور، استان آذربایجان غربی را نمی شناسد؟!
حسن راشدی : 30 آبان 1397
«استان اورمیه» نامیده شدن «آذربایجان غربی» توسط رئیس جمهور در سفر اخیرشان به شهر خوی، اکثریت مردم آذربایجان را نه تنها دل آزرده بلکه عصبانی کرد!
هفتصد سال پیش حمدالله مستوفی قزوینی در صفحه 75 کتاب « نزهت القلوب» خود در باب سوم آن «در ذکر بلاد آذربایجان» می نویسد:
«و آن [آذربایجان] نُه تومان و بیست و هفت پاره شهر [است]، اکثرش را هوا به سردی مایل است و اندکی معتدل بوَد، حدودش با ولایت عراق عجم [مناطق مرکزی،تفرش و اصفهان امروزی] و موغان و گرجستان و ارمن و کردستان پیوسته است، طولش از باکویه تا خلخال نود و پنج فرسنگ و عرض از باجروان [شهر قدیمی در مغان در کنار رود ارس] تا کوه سیپان [در شمال دریاچه وان در ترکیه امروز] پنجاه و پنج فرسنگ...».